این فیلم اشک شوهر آزاده نامداری را در آورد + فیلم گریه
تاریخ انتشار: ۲۵ مرداد ۱۴۰۰ | کد خبر: ۳۲۸۳۳۸۹۶
مه شو : آزاده نامداری نام آشنایی در صدا و سیما ایران است که مرگ تلخ آزاده نامداری او در فروردین 1400 جامعه را شوکه کرد. جسد آزاده نامداری در حالی در خانه اش واقع در سعادت آباد تهران کشف شد آزاده نامداری که بیش از 48 ساعت از مرگ او می گذشت. همسر آزاده نامداری و دختر او، در زمان مرگ آزاده نامداری در سفر بودند.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
عوامل برنامه با حسین حرف بزن با حضور در خانه آزاده نامداری فیلمی را به خانواده مجری سابق تلویزیون نشان دادند که مربوط به چندسال پیش است.در این فیلم آزاده نامداری وقتی پرچم حرم امام حسین(ع) را در دست می گیرد با چشمانی پر از اشک می گوید خوش به حال فردی که این پرچم را برای یک شب دارد.
همین صحبت های آزاده نامداری باعث شد عوامل این برنامه پرچم حرم امام حسین(ع) را به خانه خانم مجری برده و اجازه دهند یک شب همسر آزاده پرچم را در خانه اشان نگه دارد.
همسر آزاده نامداری نیز پرچم امام حسین(ع) را در دست گرفت و به خاطر از دست دادن همسرش با صدای بلند گریه کرد.
سخنان سجاد عبادی شوهر آزاده نامداری در مراسم چهلم
این مراسم که عصر پنج شنبه با اجرای محمد سلوکی برگزار شد، در ابتدا کلیپی پخش شد که برای گندم دختر آزاده نامداری تهیه شده بود .
در این مراسم علاوه بر خانواده آزاده نامداری، تعدادی از مجریان و بازیگران حضور داشتند. چند تن از مجریان تلویزیون همچون کاظم احمدزاده، جواد یحیوی و راحله امینیان با بیان خاطراتی از زندهیاد آزاده نامداری، یاد این مجری فقید را گرامی داشتند.
بازگشت نامداری به کشور با وجود پیشنهادهای شبکههای فارسی زبان
سجاد عبادی همسر مرحوم نامداری در متنی که در این مراسم خواند از مدیران صدا و سیما و کسانی که مانع کار و فعالیتهای نامداری شدند، انتقاد کرد و گفت: مدیران تلویزیون در جلسات خصوصی قول هایی به آنها برای اجرای برنامه می دادند اما در عمل کاری انجام نمی دادند.
وی خطاب به همسرش گفت: خودت نوشته بودی که کل جوانیات را صرف تجربهآموزی کردی، با تمام وجود و توانت تلاش کردی و وقت گذاشتی و درست در آغاز زمانه پختگی و اوج شکوفایی ممنوع شدی. ۱۰ سال از بهترین لحظهها و سالهای عمرت را با تمام توان و انرژی در رسانه ملی گذراندی، رشد کردی، بزرگ شدی اما با چنان مکر و حیلهای تو را به قربانگاه فرستادند، که نتیجهاش شد همه طعنههایی که سالها تحمل کردی.
وی افزود: بگویم از آن مصاحبه کذایی با شِبه روزنامهای که تیترش هنوز علیه تو دست به دست میشود، دستوری بود که معاون وقت سیما به تو داد که برو با این رسانهها صحبت کن تا ممنوعیتات را رفع کنم. رفع شد؟
عبادی ادامه داد: مرحوم نامداری باوجود پیشنهادهای شبکههای فارسی زبان، به اصرار خودش به کشور بازگشت و گفت میخواهم همین جا باشم و برای مردمم کار کنم.
آزاده نامداری مجری و تهیه کننده سابق تلویزیون هفتم فروردین ماه و طبق اعلام پزشکی قانونی به دلیل ایست قلبی دارفانی را وداع گفت. مرگ این مجری سابق تلویزیون با حواشی زیادی همراه بود.
سجاد عابدی، همسر آزاده نامداری در مراسم چهلم فوت او گفت: دیگر نمیتوانم سکوت کنم؛ چون نسبت به تو، دِین دارم
زمانی را که این شایعه را از دهان یکدیگر میگرفتید که به آن یقین نداشتید
یادت هست معاون سیما به تو دستور داده بود با روزنامهها مصاحبهها کنی تا ممنوعالتصویریات رفع شود؟ و آنها چه تیتری زدند که هنوز دست به دست میشود؟
آن مجری بدلی که برای نبودنت ختم قرآن نذر کرد، چهها با تو کرد؟
لذت یک سفر خانوادگی هم به ما نیامد؛ خدا را شکر که رسانههای زرد بیشتر کلیک خوردند.
روح الله زم قبل از اعدام از تو طلب حلالیت کرد.
گفتند اگر به گزارش فوتبال ادامه دهی، تعلیق میشوی.
روزنهای نبود که برای ادامه فعالیت، سراغش نرفته باشی.
دیگر نمیتوانم سکوت کنم؛ چون نسبت به تو، دِین دارم.
منبع: فردا
کلیدواژه: آزاده نامداری همسر آزاده نامداری آزاده نامداری
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.fardanews.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «فردا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۲۸۳۳۸۹۶ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
مشاغل بهاره در تهران قدیم | کاهگلمالی و یخفروشی
همشهری آنلاین- صفورا صادقی: تهرانی که امروزه میبینیم و در آن زندگی میکنیم شاید برای پدران و مادران و بزرگترهایمان هیچ شباهتی به گذشته ای که آنها گذرانده اند ندارد. از آب و هوا و شکل و شمایل ساختمانها و خیابانها و کوچه ها، تا مدل لباس پوشیدن و صحبت کردن مردم، گزینه «تغییر» در تمامی لایه های آشکار و پنهان زندگی پایتختنشینی دیده میشود. با ورود فصل بهار و پایان زمستان در گذشته تهران مشاغل جدیدی به وجود میامد که شاید امروزه نه تنها دیگر اثری از آنها باقی نمانده است، بلکه شنیدن قصه این مشاغل هم باعث تعجب نسل امروز شود.
قصههای خواندنی تهران را اینجا دنبال کنید
نصرالله حدادی، تهران شناس، در این باره توضیح میدهد: «در تهران دهه۳۰و ۴۰ بعد از اتمام زمستان سخت و پربارش برای مردمی که شغل اغلب آنها زراعت بود و با آمدن سرما و برف و باران کسب و کار آنها نیز تعطیل میشد، نو شدن فصل مصادف بود با رونق مشاغلی که در آن زمان مرسوم بود.
شغل کاهگلمالیاز زمستان های سرد و پربارش قدیم زیاد شنیده ایم ولی شاید کمتر بدانیم بعد از این سرما و بارش برای ساختمان های کم استقامت آن زمان تهران چه اتفاقی میافتاد. حدادی میگوید: «در تهران قدیم بعد از چله کوچیکه و چله بزرگه و بارش برف و باران با شروع فصل بهار، زمان بازسازی و درست کردن سقف کاهگلی خانهها بود. در فصل بهار شغل «کاهگل مالی» از مشاغل رایج آن زمان بود. در کوچهها میگشتند و صاحب هر خانهای که نیاز به تعمیرات داشت، سقف خانه و در و دیوارش را با «کاهگل» که ترکیبی از ملات کاه و گل رس، نمک و آب، بود درست می کرد. ملات کاهگل خانه ها را در برابر رطوبت مقاوم و محافظت میکرد.
یخفروشیحدادی ادامه میدهد: «یک زمانی خوردن آب خنک برای تهرانی ها حسرت بود و دسترسی به آن در ماههای گرم سال به آسانی ممکن نبود. در دهه ۳۰ شغل یخ فروشی در پایتخت وجود داشت و با گرم شدن هوا کامیون های قدیمی یخها را حمل میکردند و به دکههای یخفروشی که معمولا سر چهارراه ها بودند میرساندند. صاحبان دکه روی یخها را با چند لایه گونی خیس میپوشاندند تا آفتاب دیرتر آنها را ذوب کند و معمولا در سایه قرار میدادند.
آنها یک وسیله برای تکه کردن یخ ها داشتند که چنگک مانند با نوک تیز بود به قطر حدودا دو سانتی متر که یخفروش با این وسیله یخها را تکهتکه میکرد و میفروخت. این یخ ها صبح خیلی زود قبل از طلوع آفتاب به دکهها میرسیدند و تا بعد از ظهر فروش میرفتند. قیمت هر قالب یخ ۳ قران بود. در حال حاضر هم فروش یخ وجود دارد آخرین بار قیمت بالای ۲۰۰ هزار تومان برای هر قالب دیدم که مربوط به چند ماه قبل است.
نقل است از آقاسید مهدی قوام که روزی از جلوی یخ فروشی رد میشد و دید صاحبش با صدای بلند داد میزند یخ هایم آب شد بخرید ... دیدند آقا سید مهدی شروع به گریه کرد. از او می پرسند چرا گریه میکنی گفت این مرد برای آب شدن یخهایش گریه میکند من چطور برعمر رفته ام گریه نکنم...»
کد خبر 846990 برچسبها مهارتها شغل شهردارى تهران